خدایا
خدایا
اجازه هست ناصبوری کنم؟
به بزرگیت قسم از صبوری خسته ام...
از فریادهایی كه در گلویم خفه ماند و میماند...
از اشك هایی كه شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید
و از حرف هایی كه زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،
در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .
آرزوی پــرواز دارم مرا اجابت نما
ای تنهــاامیدم.