چرا
چرا...
تنها برای تو می نویسم برای تو که برق چشمانم را زنده می کنی
برای دستان تو که گرمای عشق را خجالت زده می کند
برای لبانت که جز ترنم محبت را نمی بوسند
برای تپش های قلبت که نبضم را به زدن وامی دارد
با توست که روز و شبم معنا دارد
تنها برای تو می نویسم
برای تو که...!!!!
برای تو مینویسم که نه نامه ام را میبینی,نه برق چشمانم را,نه دستهای سردم را,
نه محبتم بی پایانم را,نه تپش های قلبم راکه تو را فریاد میکنند.
برای تو برای تو که هنوز نمیدانی روزم بی تو چه سیاه و شبم بی تو چه بی مهتاب است
برای تو مینویسم ای مهربان